اچار فرانسه اریامهری !!!!!

....................

سال 54 و 55 دبیزستان پهلوی کاشان در س می خوندیم و ظهر ها ناهار می رفتیم بازار کاشان .

ده ریال جیره ناهار بود .دو ریال نصف نون سنگک و بقیه ارده شربت یا حلوا

یا کله پزی .

تازه از این پول صرفه جویی می کردیم هفته ای 15 ریال یه بلیت سینما بیتا و فیلم های فردین و ناصر و بهروز و فروزان

بعد می رفتیم مسجد بالا بازار و استراحتی و دوباره دبیرستان

............................

بعضی وقت ها یه نفر بود که بهش می گفتن اریامهر.

یه مرد تقریبا 50ساله .تو بازار راه می افتاد یه مدال فلزی زرد رنگ به اندازه سکه ده تو منی به گوشه یقه کتش سنجاق کرده بود .که عکس شاه داشت

تو بازار راه می رفت و می گفت زنده باد شاهنشاه اریامهر

زنده باد شاه .

مرگ بر اونی که شاه را دوست نداره .

پاشنه گاله دهنش را ور می کشید و به فرماندار و شهر دار و هر که دلش می خواست فحش می داد .و پشت بندش می گفت جانم فدای شاه .

بعضی از مغازه دار ها هم باجی به او می دادند .

شاهنشاه شده بود اچار فرانسه و سپر دهن لقی و پاچه پارگی و پدر سوختگی اون.

...........................

حالا هم یه عده می خوان پشت بزرگان خودشان را قایم کنند و دله دزدی ها و بی رحمی هاشون را با این اچار درمان کنند و چاره .

غاقل از این که این هفت صنار با اون چهار شاهی فرق می کنه .

خودت باش خودت .

پشت سر بزرگان قایم نشو

+ نوشته شده در پنجشنبه سی ام شهریور ۱۳۹۶ ساعت 1:22 توسط جعفر سحابی | نظرات