زندگی ...مرگ ...و دیگر هیچ
اخرین وصیت ها ( 2 )

......
3//
اصلا نمی خوام عید فطر کسی بیاد سر خاک من .
اولا که جانیست تو این خاک و خل کسی مثل ادم بنشینه و مردم از سحر میرن رو قبر هاشون چند تا رو فرشی و جلله میندازن که جا بگیرن
سماور و بساط صبحانه میارن و یه خروار میوه و شیرینی .
کم کم جوری شلوغ میشه تو این مرار که سگ صاحبش را نمیشناسه
کم کم روزه بگیر ها و روزه خور ها جمع میشن سر قبر ها به بهانه فاتحه خوندن
ولی خدا می دونه چه می کنن .
من اون زیر با چند کیلو استخون پوسیده خوابیده باشم و مردم به حساب خودشون منت سر کچلم بزارن و بیان فاتحه بخونن .
روز روزش محلم نمیزاشتن و منم البته محل نمی زاشتم نه من دوسشون داشتم نه اونا منو حالا .....
.......
4//دوس ندارم اصلا میوه و خوراکی بیارین به مردم بدین عید فطر
موز یکی 2 هزار تومن و باقلوا دو نه ای هزار تومن
خیلی ها که نمی خورن بعضی ها هم که تو رو در واسی بر می دازن و چهار قدم اون طرف می ندازن تو سطل اشغال.
فقط چند نفر مثل عباس عسگر شیرینی و میوه زیاد جمع می کنند و دم زیارت ادمایی هستن که به چند هزار تو من چند کیلو شیرینی و میوه را از اونا می خرن .
تازه وقتی نزدیک ظهر مردم میزن خونه سر قبر ها پر از جعبه خای شیرینی و کاغذ شگلات و پوست میوه و ابرو ریزی و عزا بر این فرهنگ
.............