مافیای پشگل

..........................................

.........

براتون گفتم که میدان گاه سر محله تابستون و زمستون

پر بود از شتر هایی که هیزم یا زغال یا هندوانه می

اوردند

و غیر از این چیزها محصول جانبی هم داشتند که ارزش

افزوده ی ان ها بود به نام پشگل

......................................

چون سوخت برای اجاق ها و تنور برای پخت نان لازم

بود اکثر بچه ها صبح که می شد سطلی به دست ان

ها داده میشد تا در کوچه هایی که به دشت ها منتهی

میشد و الاغ ها گذر کرده بودند پشگل ها را جمع می

کردند و در گوشه ی خانه انبار می کردند .

.........................

و اما پشگل شتر های سرمحله را هر بچه ای نمی

توانست صاحب شود بلکه در تیول چند بچه ی گردن

کلفتی بود که باندی مافیایی داشتند

البته از رانت فامیل بودن با شتر دارها یا اشنایی

پدرانشان با ساربانان غریب استفاده می کردند .

......................

هر کدام سطلی کوچک حلبی داشتند

و شتر ها را بین خود تقسیم می کردند و مترصد

کارگشایی شتران

با چشمان تیز بین شتران را زیر نظر داشتند و در این کار

تخصص پیدا کرده بودند و از حالات ورفتار شتران

تشخیص می دادند موقع اجابت مزاج شتران را

....................

گاه گاهی با بلند کردن دم شتران لحظه ی مزد گرفتن

خود را نزدیک می دیدند و سطل را به ماتحت شتر می

چسباندند و محصول را بدون واسطه از خط تولید تحویل

می گرفتند و با گردنی افراشته ازغرور به خانه می بردند

و احدی دیگر از بچه های محل حق استفاده و بر داشت

از این پشگل ها را نداشتند .

البته گاه گاهی بین ان ها سر این کار دعوا می شد که

مثل مافیا پدر خوانده هایشان ان ها را اشتی می دادند.

...............................

الان هم ان مافیای پشگل هستند و در محله به هر

شکلی با هم رقابت می کنند نه سر شتر و پشگل

بر سر ریاست محل و اوج رقابت ان ها در ماه محرم و

و هیات

دیگر سطل پشگل دستشان نیست

همه از قبل دولت محمود خان میلیاردر شده اند و صاحب

صنایع

......................

اونا یادشون رفته که کی بودند و چه کاره بودند

ولی ما یه چیزایی یادمون هست

+ نوشته شده در چهارشنبه بیستم بهمن ۱۳۹۵ ساعت 23:54 توسط جعفر سحابی | نظرات